پيامهاي ارسالي
+
خيلي وقته نبودم چه عوض شده همه جا!!!
2-شكوه بندگي
100/9/19
پلكاني تا خدا
كاربرا هم عوض شدن انگار ديگه كسي حتي يه خوش برگشتين هم نميگه :(
پلكاني تا خدا
اي بابا اين آيكونا از كجا پيداشون شده؟!!:-| :-o
پلكاني تا خدا
=) @};-
2-شكوه بندگي
سلام. تو اتاق امام علي عضو بشيد http://shokrekhoda.parsiblog.com/Rooms/3447/
+
خوبي که نداشته ام ، اما بدي هايم را حلال کنيد....
ديگر دارد نزديک مي شود وقت رفتن ، بايد که رفت ، من مي روم تا در تنهايي خويش قدري به خود آيم ، کاش مي شد با شما باشم ، حيف است در لحظه هاي عبوديت جاي بهترين دوستانت خالي باشد و من دارم مي روم با کوله باري از گناه ، اي کاش بعد از سفر بر نگردم ، کاش بقيع آخر اين خط باشد ...
اين روزها با هر کس از رفتن مي گويم مرا پشت ديوار بقيع مي برد و دفتري از
♥ ح. بالايي
92/2/24
خواسته هايش را بيان مي کند ، مي روم که پاک بودن را تجربه کنم ، مي روم تا عمق نگاهم را به زندگي معنا بخشم ، مي روم که ديگر غير از شهادت حسرت ديگري نداشته باشم ، مي روم تا خود را از دنيا بشويم ، کاش بهشتي واقعي شوم ، مي روم ...
حلالم کنيد ...
+
قال الله تعـالي:
لـقـد كـان لـكم فـي رسـول الله اسـوة حسـنة لـمن كـان يـرجـوالله والـيوم الاخــر و ذكــر الله كثيـراً
قـطعا بـراى شـما در رسـول خـدا سـرمشـقى نيـكوسـت، بـراى كسـى كه بـه خـدا و روز واپسـين امـيد دارد و خـدا را فـراوان يـاد مىكـند.
احزاب، آيه21
ياسيدالکريم
92/2/15
+
حضرت امام جواد عليه السلام مي فرمايند : دعاي انسان پشت سر برادر ديني اش ، نزديکترين و سريعترين دعا به اجابت است . کافي ، ج 2 ، ص (507
ياسيدالکريم
92/2/15
+
چي ميشه مثل تموم شهدا گناه کردن برامون يه ننگ بشه؟
ياسيدالکريم
92/2/15
+
دعوت نامه دارم منزل ارباب اومدم حلاليت بطلبم و برم / فردا عازمم ان شالله / دعاگوي خواهران و برادران همبلاگي خواهم بود / در عزاداريهاتون يادي هم از من حقير بكنين
شهريار کوچه ها
92/1/18
+
شهدائنا؛ عظمائنــــا ...
خادمة الشهدا
92/1/18
+
با اجازه خدا !
عروس کم سن و سال آنروز را در يکي از تالارهاي شهر به عقد پسري که او هم جوان و کم سال به نظر مي رسيد در آوردم.
دختر در جواب درخواست من براي وکالت گفت : با اجازه خدا و توکل...ااا با اجازه بزرگترها... با توکل برخدا و اجازه بزرگترها.. بله
به روشني معلوم بود که جمله را عروس حفظ کرده بود اما فشار عصبي آن لحظه او را به توپوق انداخت.
خادمة الشهدا
92/1/18
+
ديدم همه دوستان دارن فيد چند گزينه اي ميزنن گفتم منم از قافله عقب نيفتم / ببخشيد اول *سلام*/ خب به نظرتون *پلكاني تا خدا* تا چه حدي در محيط پيامرسان تونسته موفق باشه؟
ساقي رضوان
91/7/5
[22%]
[56%]
[22%]
+
ساعت خوابيد چون دقايقم سخت و سرد ميگذشت. آنقدر سرد و خشک بود که هوا هم تاب اين سردي را نياورد
يخ بست … شکست …
صندلي اتاقم هم ديگر به عقب و جلو نميرفت. تصور ذهنم سياه و سفيد شده بود. حرکت گرد و غبارها را ميديدم. انگار زمان ايستاده بود.
حسي عجيب مانند اسارت در بند در وجودم حس ميشد. انگار دستها و پاهايم خشک شده بودند. اسير صندلي،
طيبه♥علي
91/6/30
+
ديديد اگر فيلم سفرتان را بگذاريد، خودتان بيشتر از همه ي کساني که همراهتان نبودند، دوست داريد فيلم را نگاه کنيد؟ حتي اگر چندين بار هم ديده باشيد، ولي باز هم خودتان مشتاق تريد! حالا شما فکر کن، اين صحنه هاي غرور آفرين نه دي 88 ، اين "حســــــين حســـــــــين" گفتن هاي جماعت که تي وي نشان مي دهد، چقدر روحم را شاد مي کند! // خداوند بر طول عمر با عزت رهبرمان هم بيفزايد انشاءالله!
رهبرم سيد علي
91/4/10
+
مهدي بيا که عيد اعظم پيمبر است / اين بعثت محمد و تبريک حيدر است/
در اهتزار پرچم قرآن هل اتي / تا موسم ظهور بدستان رهبر است . . .
عيد مبعث مبارک
اواز قطره
91/4/3